«اولکر گنبدقابوس»
«اولکر گنبدقابوس»

«اولکر گنبدقابوس»

آشوراده‌ی ترکمن‌صحرا

چندی است که بحث بر سر مالکیت شبه‌جزیره میانکاله و آشوراده بین استان‌های مازندران و گلستان موجب ایجاد مناقشات لفظی و پیش کشیدن ادعاهای تاریخی از طرف برخی افراد از، دو استان مزبور گردیده است. با توجه به این که آقای احمد علی مقیمی نماینده بهشهر ادعای مالکیت بر آشوراده را علاوه بر میانکاله به میان کشیده بر همین بر مبنا برخی از سایت‌های مازندرانی از  عدم وجود تمدن استرآباد و حتی ترکمن‌ها در آشوراده سخن‌ رانده و حضور ترکمن‌ها در این جزیره را فقط به صورت عبور و مرور در هنگام راهزنی و غارت عنوان نموده‌اند. با توجه به این موارد اشاره شده ذکر برخی اسناد تاریخی در مورد آشوراده برای این سایت‌ها و نویسندگانش در آشنایی آنان به تاریخ منطقه و خصوصاً ملک ترکمانیه مثمر ثمر خواهد بود.

شبه‌جزیره آشوراده که آشوراده نام بین‌المللی آن نیز می‌باشد لفظی کاملاً ترکمنی به معنی جزیره آشور است و دارای دو بخش آشیر (آشور) و آدا (جزیره) یعنی آشیر آدا = آشوراده.

بنا به برخی گفته‌ها، ترکمن‌ها به این جزیره «مال‌آشیر» هم گفته‌اند زیرا در زمان‌های قدیم از ساحل بندرترکمن دام‌های خود را جهت چرانیدن به جزیره می‌رساندند و در این لفظ (مال) به‌معنای دام و آشیر به‌معنای مصدری رساندن است. این جزیره به‌عنوان غربی‌ترین نقطه‌ی ترکمن‌صحرا شناخته می‌شود. هر چند به‌عنوان غربی‌ترین نقطه ترکمن‌صحرا شناخته شده اما کاوش اسناد تاریخی ما را به جاهایی فراتر از آشوراده و میانکاله راهنمایی می‌کند.

بر طبق اسناد تاریخی به‌موجب عهدنامه‌ی ترکمن‌چای (1828) دریای خزر به دولت روسیه واگذار شد و دولت روسیه در سال 1841 میلادی جزیره آشوراده را به‌عنوان لنگرگاه کشتی‌های جنگی خود تعیین نمود. تنها مخالفان این ذلت در آن دوران ترکمن‌ها بوده‌اند. جالب این که پادشاه وقت ایران محمد شاه قاجار از این اقدامات دولت روسیه استقبال می‌کرد.[1] ترکمن‌ها بارها در مبارزات خود امید‌وار به کسب حمایت ایرانیان بودند، لیکن دولت قاجار از متحد شدن با ترکمن‌ها احتراز می‌جست. حال سوال این است نماینده بهشهر و یا سایت‌های مازندرانی مدعی آشوراده از کدام تمدن‌شان در آشوراده و میانکاله سخن می‌رانند؟ این ترکمن‌ها بودند که همیشه در مقابل دست‌اندازی روس‌ها و قتل و غارت قاجارها در سرزمین‌شان مقاومت می‌کردند زیرا طبیعی است که هر ملتی از سرزمینش در مقابل دیگر متجاوزان دفاع نماید. آیا نمونه‌ای از دفاع مازنی‌ها از آشوراده ومیانکاله در مقابل اشغال روس‌ها وجود دارد؟ اما ماجرای شب عید پاک آوریل 1851 / جمادی‌الثانی 1267 و حمله‌ی غافلگیر کننده حماسه‌ی تاریخی جوانان ترکمن به تجمع افسران و ناوگان کشتی‌های روس در آشوراده و شکست مذبوحانه آنان یکی از افتخارات در کارنامه سراسر مبارزه ترکمن‌ها می‌باشد.

بنابر این بحث وجود یا عدم وجود ترکمن‌ها در آشوراده قابل بحث نمی‌باشد زیرا که بدیهی‌ترین و روشن‌ترین قسمت تاریخ منطقه، همین تمدن ترکمن می‌باشد.

آن چه قابل بحث است حضور تمدن ترکمن در قلب منطقه‌ای است که هم اینک مازندران می‌نامیم. فلسفه ایجاد مرز زاغمرز در نزدیکی بهشهر برای چیست؟ آیا اگر برای مقابله با راهزنان ترکمن ایجاد شده نمی‌توانست در نزدیکی مناطق ترکمن‌نشین امروزی باشد. نماینده بهشهر و سایت‌های همسو در مورد روستاهای موجود در مسیر زاغمرز به‌مانند قره‌تپه و یکه توت که اسامی ترکمنی می‌باشد چه نظری دارند. قابل ذکر است هنوز هم چند خانواده‌ای در آن روستاها زندگی می‌کنند که اصالت ترکمنی خود را مانند نام روستاها  فراموش نکرده‌اند. همچنین علت حضور لرهای عبدالملکی در این منطقه که از مناطق جنوبی کردستان به این منطقه آورده شده‌اند برای چه بوده است؟ جواب این سوالها بی‌شک جای پای تمدن ترکمن‌ را در همان منطقه نیز اثبات خواهد کرد.

عبدالکریم ارمشی a.kerimarmeshi@gmail.com

 



[1] . جنگ در ترکمانیه، ص 156


نظرات 1 + ارسال نظر
مهران جمعه 9 مهر 1395 ساعت 12:23 ب.ظ

نه تنها میانکاله بلکه خود بهشهر و گلوگاه هم متعلق به استان گلستان است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد