در شماره 387هفته نامه صحرا مقالهای که به نوعی البته جوابیهای بود بر سخنان سبحانی امام جمعه اهل تشیع گنبد کاووس که از وبسایت دانگآتار نقل شده بود افکارم را به خود مشغول کرد هر چند قبل از هفته نامه صحرا روزنامه ابتکار نیز آن را گزارش کرد، اما به هرحال از گلهمندی امام جمعه از به کار بردن کلمه ترکمن صحرا بر منطقه حکایت داشت.
سوال پیش آمده این است چرا عده ای از به کار بردن این اصطلاح برای منطقهای که تاریخ و تمامی هر آنچه که فکرش را بکنید درستی ایننام را به اثبات می رسانند ابراز ناراحتی می کنند. اصولاً در کشورهای مختلف دنیا منطقهای را که ملتی و قومی متمایز از دیگر ملل در آن ساکن هستند را به نام آن ملت می شناسند، بهعنوان مثال در همین کشور خودمان، استانهای کردستان، آذربایجان، لرستان، بلوچستان و... داریم که حکایت از سکونت اقوام کرد و آذری و ... در آن مناطق دارد. در کشورهای دیگر دنیا نیز به همین منوال است به عنوان مثال کردستان عراق، چچنستان روسیه ، تاتارستان روسیه و... اما این روند در کشور ایران و آن هنگام که به منطقه ترکمن صحرا وارد می شوید توسط عده ای که اساساً در مناصب و اریکه قدرت نیز قرار دارند، تغییر می کند و یا لااقل به مانند قطعات پازل معمایی گامبهگام در حال تغییر و دگرگونی آن میباشند. سال 1379 نیز حسین یاقوتی رئیس اداره ارشاد گنبد نیز با چاپ کتابی به تمایزات ملی و فرهنگی ترکمن تاخته و از عدم استحاله و اضمحلال ترکمنها در ملیت حاکم ناراحتی خود را ابراز داشته بود که با واکنش دانشجویان ترکمن مواجه گردید. وی در کتاب خود چنین می نویسد: «شهر گنبد قابوس در دشت گرگان یا ترکمن صحرا واقع شده است .امروزه دیگر اطلاق واژه دشت گرگان یا ترکمن صحرا با توجه به رشد و توسعه شهرهای مختلف با تقسیمات سیاسی و جمعیتی جدید از جذابیت چندانی برخوردار نیست زیرا خرده فرهنگهای مختلفی در این شهر زندگی میکنند و به شهر سیمای خاص بخشیدهاند.» این نوشته ها با سخنان سبحانی امام جمعه هیچ تفاوتی ندارد. اگر قرار باشد با مهاجرت عدهای از مردم یک دیار به منطقهای تفاوت اسم و رسم منطقه مقصد، تغییر یابد دیگر در دنیا هیچ معنی و مفهومی از نامهایی چون فلسطین، کردستان، ترکیه، ترکمنستان، فرانسه و ... نمی ماند، دیگر مسلمانی نمیتواند به اسرائیل ایراد بگیرد که فلسطین را غصب کرده زیرا درآن منطقه قومیت یهود تقریباً غالب گردیده است، جنگ مسلمانان آذربایجان با ارامنه بر سر قره باغ که منطقهای آذری با اکثریت ارمنی میباشد مفهومی ندارد. زیرا با این دید حق با ارامنه میباشد و خون مسلمانان آذربایجان بر سر هیچ، ریخته شده است. دیگر دفاع از مسلمانان مظلوم ترکستان شرقی که حکومت چین به آن نام سینگ کیانگ را داده نیز مفهومی نخواهد داشت، زیرا اکثریت این منطقه با سیاستهای حکومت کمونیستی چین از قوم مهاجرِ «هان» پُر گردیده است.
ترکمن صحرا نیز از این قاعده مستثنی نیست و نخواهد بود. ترکمنها قرن هاست که در این منطقه ساکن شده و گذران زندگی می کنند و در تاریخ نیز همیشه این منطقه با عنوان مُلک ترکمانیه، ترکمن صحرا، دشت ترکمن، یموتستان و ... نام برده شده است.
اصولاً مهاجرت دیگر اقوام به میان این ملت نیز از نقشه های پلید و استثمارگرایانه رژیم پهلوی و در رأس آن اسدالله علم میباشد که برای از بین بردن و کوچاندن و استحاله و اضمحلال ملت ترکمن با کوچاندن عده بیشماری از سیستان و دیگر نقاط آن را دنبال میکردند. که متاسفانه امروز عدهای با تیتری دیگر دنبالهرو علم وعمالش گردیده اند. چندی پیش در یک سایت اینترنتی متعلق به سیستانیهایِ مهاجر در استان گلستان توهینهای بسیاری به ملت ترکمن گردید وبا تحریف تاریخ منطقه به محک زدن عکسالعمل روشنفکران و ملت ترکمن پرداختند، اگر لفظ و شیوه نگارش آن موهومات توسط یک ترکمن و یا یک سایت ترکمن انتشار مییافت بیشک آن سایت را تعطیل ، فیلتر و نویسنده آن با مسائل امنیتی روبرو میگردید. هر چند جوابیههایی در رد آن موهومات در سایتهای ترکمن انتشار یافت، اما اصولاً انتشار چنین مقالات موهومی با کنار هم قرار دادن کتابها و سخنان برخی از افراد دیگر قطعات این پازل استحاله به خوبی نمایان می گردد قطعه بزرگ و بسیار مهم این پازل نیز البته در سال 1376 در هنگام استان شدن این منطقه در جای خود قرار گرفته است ما در پایان این مقاله اجمالی برخی از مستندات را چاپ می کنیم تا گفتههایمان در این مقاله برخلاف برخی، مستند باشد و از دیگران نیز میخواهیم که اگر مستنداتی در اسم و نام ترکمن صحرا و .... و نادرست بودن اظهارات این مقاله دارند برای ما ارسال نمایند و عنوان این نکته را بر همه کسانی که سعی در تکمیل این استحاله جهد و کوشش میکنند لازم می دانم بیان نمایم که ترکمن صحرا و دشت ترکمن که گنبد در مرکزیت آن قرار گرفته است، قبل از آنکه موزائیک اقوام و ایران کوچک باشد ترکمن صحرا است و با کوچیدن تمامی سیستان و .... به این منطقه نیز این امر تغییر نخواهد یافت هر چند که اُمچلی و قارغی سیمین شهر گردد و پورجان وممی زیتونلی نگین شهر و ... .
در آخر این مقاله یاد آوری این مطلب برای حاج آقا و همفکرانش نیز خالی از لطف نخواهد بود که خلیجی که امروزه ما بر سر اسم آن با اعراب مشکلاتی را داریم از نظر ایشان با ترکمن صحرا چه تفاوتی دارد؟ این را بدانید که بیشتر از نصف حاشیه این خلیج عرب نشین هستند به همین سبب اعراب نام آن را به زعم خود تغییر داده و خلیج عربی نام نهادهاند درست آن پیشنهادی که شما برای منطقه ترکمن صحرا در فکر خود می پرورانید. زهی خیال باطل و زهی تاسف.
عبدالکریم ارمشی
مرصی,ممنون آقای ارمشی,خوشحالم روشنفکری مثل شما داریم