برای بررسی هرچه دقیقتر روز کارگر، مروری در پایگاههای اطلاعاتی اینترنت بسیار مفید است، چرا که در سایتهای مختلف با ارائه اسناد و مدارک، تاریخ روز کارگر به گونهای بیان شده است که گاه کاملا متناقض با هم به نظر میرسند.
برای بررسی هرچه دقیقتر روز کارگر، مروری در پایگاههای اطلاعاتی اینترنت بسیار مفید است، چرا که در سایتهای مختلف با ارائه اسناد و مدارک، تاریخ روز کارگر به گونهای بیان شده است که گاه کاملا متناقض با هم به نظر میرسند.
برای بررسی بیشتر دو سند ارائه شده در دو پایگاه اینترنتی ارائه میشود که در سند اول با عنوان the history of labour هیچ اشارهای به روز اول ماه مه و حوادث سال 1886 شیکاگو نمیشود (سایت www.dol.gov متعلق به دپارتمان کار ایالات متحده در قرن بیست و یکم) و در سند دوم با عنوان day history labour به جنبههای دیگر پرداخته میشود.
الف) ساموئل گامپرس، موسس و ریاست فدراسیون کار آمریکا میگوید: «اساسا روز کار با سایر جشنهای سالیانه کشور، از هر نظر تفاوت دارد. سایر جشنها همگی به جنگها و نبردهای مردان شجاع با یکدیگر، کشمکشها و ناسازگاریهای ناشی از حرص و قدرت، یا پیروزی ملت ما بر ملتهای دیگر، با درجات کمتر یا بیشتر وابسته هستند. حال آنکه در روز کار هیچ فرد، فرقه، طبقه یا ملتی فدای دیگری نشده است.»
اولین دوشنبه هر ماه سپتامبر، روز کار، به وسیله نهضت کارگران پدید آمد که این روز به موفقیتهای اجتماعی و اقتصادی کارگران آمریکایی اهدا شده است. این امر یک احترام ملی سالیانه برای همگامی با کارگرانی است که با تواناییهای خویش، موفقیت، کامیابی و آغازی نوین برای کشورمان به ارمغان آورند.
بنیانگذاران روز کار
پس از 100 سال برگزاری مداوم روزکار، هنوز هم تردیدهایی در مورد اینکه نخستین بار چه کسی پیشنهاد جشنی به یادبود کارگران را داده است، وجود دارد.
برخی از یادداشتها نشان میدهند که پیتر جی. مک گویر، دبیرکل انجمن برادری و اخوت درودگران و از بانیان فدراسیون کار آمریکا، اولین کسی بود که درخواست نامگذاری روزی برای احترام به تمامی کسانی که جسورانه همه عظمتی را که ما امروز مشاهده میکنیم، در حافظه تاریخ حک کردند، شد.
اما پیتر مک گویر، در جایگاه نامگذار این روز تاریخی رقیبانی دارد. بسیاری عقیده دارند که ماتیو ماگیر، که یک تعمیرکار ماشین بود و نه پیتر مک گویر، بانی این جشن بود. بررسیهای اخیر نشان میدهد که ماتیو ماگیر، دبیر محلی انجمن ماشینسازان بینالمللی در پاترسون، برگزاری این جشن را در سال 1882، هنگامی که به عنوان دبیر مرکزی اتحادیه کار در نیویورک فعالیت میکرد، پیشنهاد کرد. با این وجود مشخص است که پیشنهاد اصلی نامگذاری روز کار و برگزاری و برنامهریزی تظاهرات و راهپیمایی در این روز توسط اعضای اتحادیه مرکزی کار بوده است.
اولین روز کار
اولین جشن روز کار در روز سهشنبه، 5 سپتامبر 1882، در شهر نیویورک، مطابق برنامههای اتحادیه مرکزی کار برگزار شد و دومین جشن روز کار فقط یک سال بعد در پنجم سپتامبر 1883 برگزار شد.
در سال 1884، با تصویب پیشنهاد جدید، نخستین دوشنبه هر سپتامبر به عنوان روز کار انتخاب شد و اتحادیه مرکزی کار با پیگیری و مداومت، سایر سازمانهای شهرهای دیگر را برای پیروی از نمونه برگزاری جشن روز کارگران در نیویورک، متقاعد ساخت و در آن زمان، این ایده با سرعت فراوانی در سازمانهای کار گسترش یافت، به طوری که در سال 1885، در بسیاری از مراکز صنعتی کشور، جشن روز کار برگزار شد.
موضوع قانون کار
سالیان متمادی ملت اهمیت فراوانی برای روز کار قائل شدند. اولین بار طی یک فرمان از سوی شهرداری طی سالهای 1885 و 1886، این روز از سوی یک نهاد حکومتی به رسمیت شناخته شد. اولین دادخواست ایالتی در مجلس نیویورک مطرح شد، اما تصویب و وضع این قانون تا 21 فوریه 1887 طول کشید. طی 4 سال بعد در ایالات کلرادو، ماساچوست، نیوجرسی و نیویورک جشن روز کار با تصویب قانون شکل رسمی یافته و برگزار شد. در واپسین سالهای دهه، بنارسکا و پنسیلوانیا نیز تقاضاهای این چنین داشتند. در سال 1894، 23 ایالت دیگر جشن تکریم کارگران را پذیرفتند و در 28 ژوئن همان سال، کنگره انجام و برگزاری جشن قانونی در سراسر کشور و بخش کلمبیا را تصویب کرد.
ب) تاریخ روز کار
منشاء و خاستگاه روز کار را میتوان در فیلادلفیا به تاریخ ششم دسامبر 1869 جستوجو کرد، زمانی که یک گروه 9 نفره از خیاطها به رهبری اس. استفانس که خود را شوالیههای کار مینامیدند یک سازمان کار تاسیس کردند. این سازمان اولیه به صورت مخفیانه اما با رشدی سریع تا سال 1872 ادامه راه میداد تا اینکه در 1873، سازمان کار در اتحادیههای ملی کار ادغام شد.
اتحادیههای ملی کار متشکل از گروه بزرگی از کارگران و اصلاحطلبان بود. ایشان برای اصلاح قانون کار، به ویژه برای دستیابی به 8 ساعت کار روزانه، فشارهای زیادی به کنگره وارد ساختند، اما نتیجهای نبردند و در نتیجه اتحادیه از هم پاشید. این اصلاحطلبان اغلب مهاجران اروپایی بودند که به دنبال مزایایی مشابه آنچه در اروپا وجود داشت، بودند.
در سال 1886، تعداد اعضای شوالیههای کار تحت مدیریت ترسن پردرلی، با جمعیتی بالغ بر 700 هزار نفر به اوج خود رسیده بود. شعار شوالیهها «آسیب به یک نفر، آسیب به همگان است» بود و اهداف ایشان در پیشبرد آرمانشان یعنی 8 ساعت کار روزانه، محو و از بین بردن کار کودک، دستمزدهای برابر و حذف بانکهای خصوصی خلاصه میشد.
شوالیهها اعضای خویش را در دو مجمع بزرگ و همه شمول «مجامع عمومی» و «مجامع صنفی» که هر دو مرکب از کارگران بود، سازماندهی کردند. زنان کارگر، کارگران سیاهپوست (بعد از سال 1883) و کارفرمایان به این مجامع دعوت شدند، اما بانکداران، حقوقدانان، سفتهبازان و صاحبان سهام از این حق محروم شدند.
شوالیهها کمکهای زیادی به اعتصابات کارگری و تحریمهای مختلف، از هر جنبه، میپرداختند و در این راه، دو پیروزی مهم که اولی پیروزی در برابر اتحادیه پاسیفیک در سال 1884 و دومی موفقیت در برابر راهآهن واباش در سال 1885 بود، به دست آوردند، ولی در اعتصابات منجر به درگیری و خشونت مثل شورش میدان سنت مارکت به دلیل اختلافات داخلی میان اعضای اتحادیههای صنفی شکست خوردند. همچنین ساختار غیردموکراتیک شوالیهها، بیتدبیری و سوءمدیریت، اصرار بر راهاندازی اعتصابات ناموفق و تصمیم نابهنگام و عجیب فدراسیون کار آمریکایی به سال 1886 تحت مدیریت ساموئل گامپرس مبنی بر عدم همراهی با ایشان، باعث شد تا سازمان شروع به کوچکتر شدن کند.
در سال 1890، تعداد شوالیهها تنها صد هزار نفر بود و در سال 1900، تقریبا دیگر شوالیهای وجود نداشت.
برگزاری جشن روز کار
شوالیههای کار در پنجم سپتامبر سال 1882، در شهر نیویورک نمایشی از کارگران سازماندهی کردند که این خودنمایی سبب شد تا شوالیهها مجوز برگزاری هر ساله این میتینگ را به دست آورند. اما در جریان به دست آوردن این مجوز، شوالیهها تنها نبودند و سازمانهای کار دیگری هم در این امر دخالت داشتند. برجستهترین سازمان کار، انجمن کارگران بینالمللی (که اینترناسیونال یا اولین اینترناسیونال هم خوانده میشود) بود.
انجمن کارگران بینالمللی در سال 1864 تاسیس شد و اولین گردهمایی این انجمن در لندن پایتخت انگلستان برگزار شد که بانیان این گردهمایی، سوسیالیستها و آنارشیستها بودند که از جشن یکم ماه مه طرفداری میکردند. انجمن متشکل از اتحادیههای کارگری بریتانیایی، آنارشیستها، سوسیالیستهای فرانسوی، جمهوریخواهان ایتالیایی و سازمان کوچکی از هواداران کارل مارکس بود. بعد از مشاجرات میان مارکس و میخائیل باکونین از چهرههای برجسته آنارشیستهای اینترناسیونال، رهبری انجمن به دو نیمه میان مارکسیستها و باکونینیستها، که پیروان باکونین بودند، تقسیم شد که بعدها طرفداران باکونین از اینترناسیونال اخراج شدند. به منظور ادامه کنترل اینترناسیونال، مارکس در سال 1872، اینترناسیونال را به شهر نیویورک منتقل کرد. این سازمان 4 سال بعد، در کنفرانس 1876 فیلادلفیا منحل شد. کوششهای انجمن ظرف 5 سال آینده برای تجدید و احیای سازمان همگی با شکست روبهرو شدند. در پی شورش سنت مارکت در شیکاگو در ماه مه 1886، رئیسجمهور گرور کلولند، گمان کرد که برگزاری جشن در روز اول ماه مه، میتواند مجالی برای پاسداشت و یادبود این کارگران شورشی باشد، اما وحشت از امکان تقویت نهضتهای سوسیالیستی موجب شد که وی سریعا به سمت حمایت از شوالیههای کار و تاریخ مدنظر ایشان برای برگزاری جشن روز کار متمایل شود. با این وجود فرمانداری کل وقت کانادا، جان تامپسون، روز مدنظر سوسیالیستها را در سال 1894 برای برگزاری جشن روز کار برگزید که سرچشمه چنین تصمیمی، راهپیماییهای شهرهای تورنتو و اتاوا در همان سال بود. در سال 1889، در کنفرانس پاریس، تمامی سوسیالیستها، روز اول ماه مه را به عنوان روز بینالمللی کار انتخاب کردند و اینچنین این تاریخ در اذهان بسیاری از کشورها به عنوان روز جهانی کار ثبت شد.
منبع: ایلنا